شب زندان

چه چلیسای چوب چیله تراش سبز شوری

شب زندان

چه چلیسای چوب چیله تراش سبز شوری

چهار تصور از

 

تصویر یک: شب – خارجی – میدان انقلاب

گوشه ای از این میدان مرد نابینایی با یک عصای چوبی ایستاده. چاق، با لباسهای نه چندان مناسب، کثیف، از همه مهمتر نابینا. جلویش یک ترازو قرار داده. کارش کشیدن وزن است با همان چشمان نابینا. پول های وزن کشی را با همین چشمان نابینا میگرد. تا نزدیکهای سر شب در همان گوشه ی میدان باقی است. نزدیک های حرکت آخرین متروی انقلاب به سمت مترو میرود، بلیط میخرد، پول هایش با مسئول باجه عوش میکند و جای همه آنها 200 تومانی میگیرد. اگر پول دیگری مثل 100 تومانی بگیرد آن را در جیب دیگر میگذارد. روال همیشگیش این است. یک جور حرکت رباط گونه و از پیش نوشته شده، انگار دیگر این حرکت و نوع رفتار در او نهادینه شده است.

 

تصویر دوم: شب – خارجی – پیاده روی خیابان ولی عصر (نزدیک به چهار راه ولی عصر)

گوشه ای از یک پیاده رو، نزدیک دیوار یک در آهنی بزرگ، پسرکی جلوی یک ترازو تکیه به دیوار نشسته است. پاهارا در شکم جمع کرده و با جمانش که همیشه اشک بار است و قیافه اش بغض آلود به مردم التماس میکند که از ترازو استفاده کنند و وزن خو را بکشند. در سرما و گرما آنجا بوده یعنی من نزدیک به 8 ماه است که او را می بینم. همیشه گریه م میکند. یعنی یک طورهایی نقش بازی میکند. با گریه ها و ادای گریه اش تنها دلسوزی را میخرد.

 

تصویر سوم: شب – خارجی – اتوبوس خط (راه آهن - متروی شهرری)

یه ادم عحیب توی آخرین اتوبوسی که من باهاش شبها برمیگردم خونه همیشه هست. همیشه با لباس های نیمه کثیف. یه پیراهن مثلاً سفید، شلوار لی مشکی، کتونی سه خط، کلاه نقابی، همیشه هم چند کیسه پر از لیوان، ظروف آب معدنی و نوشابه توی کیسش پیدا میشه. هیچ کدوم از این ها رو هم فشرده نکرده و حجم زیادی از این زباله ها رو هر روز وارد اتوبوس میکنه. گاهی پولهاشو میشماره گاهی از یه کیسه میوه های خیس که معلومه تازیه شسته بیرون میاره و میخوره و هسته ها رو یا در داخل  اتوبوس و یا به بیرون پرتاب میکنه. همیشه بوی بدی میده و کسی در نزدیکیش نمی ایسته.

 

تصویر چهار: عصر - خارجی - یکی از فروشگاه های زنجیره ای

در خبرها آمد که زنی برای به دست اوردن پول و تامین خرج خانواده و سیر کردن شکم خودش و دخترش دست به دزدی ۲ بسته گوشت از یکی فروشگاه های زنجیره زده. نگهبان متوجه و زن را بازداشت و به پلیس اطلاع میدهند. پلیس زن را دستگیر و با قرار قانونی راهی زندان می شود. دیگر از سرنوشت زن در جراید و خبرگزاری ها چیزی مشاهده نشد. اصلا کسی نگفت وقتی کشور ایران آنقدر فقیر است اینکه کمیته امداد بیاید در افغانستان،پاکستان،لیبی،لبنان خانواده هایی را تحت پوشش خود بگیرد برای چیست؟ چرا باید پولی که حق ایران است به شکم یک مشت متجاوز ریخته شود. یادمان نرود اینها با کشورمان چه کردند. پس لیاقت هیچ کمکی را ندارند. انسانیت و دین هم برود به سطح زباله ی تاریخ. 

پی نوشت:

 

یک: آنقدر از این تصویرها دیده ام و دیده ایم که دیگر نمی دانیم با آنها چطور برخورد کنیم. برایشان دلسوزی کنیم یا برای حماقت خودمان دلسوزی کنیم. خیلی از این افراد تنها برای جذب دلسوزی و پول خود را به این شکل در می آورند. این یعنی سوءاستفاده و تجاوز

 

دو: وقتی مردم کشور خودمان محتاجند و در فقر زندگی میکنند، کارهای احمقانه، دزدی، چپاول ثروت ملی به اسم دین و صد کوفت دیگر توسط دینمداران و اسلام گرایان، واقعا جای تامل دارد.

 

سوم: وقتی اینها را می نویسم، اعصابم خرد و خمیر است. نمی توانم نبینم و نمی توانم ننویسم.

 

چهار: خبرهای خوب این است که دیگر دولت پول یارانه ها را مردم نمی دهد، یعنی بعد از ماه رمضان، یعنی تنها مدتی بعد از شروع موج گرانی دوم، حال میخواهم ببینم کمر مردم راست میشود، باز هم شعار دولت عدالت محور و مهرورز را سر میدهند، یا هنوز خریتشان پابرجاست و مغز درون کله شان وجود دارد؟ 

 

بازهم مینویسم تابعد و وقتی بنویسم تا بعد یعنی هستم، مینویسم، فکر میکنم

پس تا بعد......

و لعنت به همه ی این بعد ها

نظرات 2 + ارسال نظر
ترنم یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:52

سلام خوبید؟

من تازه یک وب جدید تویه بلاگ اسکای زدم خوش حال

می شم به وبم سر بزنید

این ادرس وب بلاگفام http://my-stars.blogfa.com/

این هم ادرس وب دیگم http://my77life.blogsky.com/


کلبه تنهایی من یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:45 http://kolbeyetanhaiyeman.blogsky.com

سلام
مطلبتون خیلی تأمل برانگیز و اعصاب خردکن بود
من که دیگه ازبس حرص خوردم دلم میخواد بمیرم
کلبمو تازه ساختم
من خیلی تنهام
خوشحال میشم اگه بهم سر بزنی
لینکت میکنم اگه شما هم دوست داشتی منو لینک کن با اسم " کلبه ی تنهاییِ من "
ممنون
راستی من یکی از رفقای قدیمی همین وبتون که توسط بلگفا مدیریت میشه هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد